فلسفه تحلیل تکنیکی

مبانی تحلیل تکنیکی

تحلیل تکنیکی بر پایۀ مطالعه نمودارها برای بررسی روندهای بازار استوار است و مشتمل بر اصول زیر می گردد:

قیمت در بازار بر اساس عرضه و تقاضا بالا و یا پایین می روند.
روند حرکتی قیمت ها دائمی نیست و پس از مدتی معکوس می شود
رفتار بازار در ارتباط مستقیم با اصول روانشناسی انسان است

تحلیل تکنیکی بر اساس الگوهای از پیش گرفته شدۀ بازار است.

زمان بندی در معاملات مارجینی بخصوص در اهرمی خاص، عاملی حیاتی است و فقط از طریق تحلیل تکنیکی می توان زمان مناسب برای ورود به بازار و خروج از آن را تشخیص داد.

تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی با قبل از شکل گیری نوسان در بازار در ارتباط است و تحلیل تکنیکی با بعد از شکل گیری نوسانات سر و کار دارد. نمودارها و ارکان تحلیل بنیادی دائماً با یکدیگر تلاقی دارند. تحلیل های بنیادی به شرح حرکات مهم بازار می پردازند اما در زمانی که برای یک معامله گر بسیار دیر شده است تا بخواهد کاری صورت دهد؛ که این موضوع بیشتر برمی گردد به توجه تحلیل بنیادی به قیمت بازار به عنوان یک شاخص راهبردی. اما برخلاف تحلیل گران بنیادی، تجربۀ مثبتی که تحلیل گران تکنیکی از آن برخوردارند این اطمینان را در آنها افزایش می دهد که لزومی ندارد منتظر بمانند تا برای ورود به بازار عوامل تائید کنندۀ بیشتری به دست آورند بلکه از لحظۀ بسیار آغازین شکل گیری یک روند وارد بازار می شوند. بعلاوه، تحلیل بنیادی به تنهایی مطالعۀ نوسان قیمتی را در بر نمی گیرد.

تحلیل و زمان بندی در معاملات فارکس

روند تصمیم گیری در انجام معاملات شامل دو بخش می شود که عبارتند از تحلیل و زمان بندی. زمان بندی موضوعی بسیار مهم و حیاتی در معاملات مارجینی با استفاده از اهرم است. اما بر خلاف لحظۀ ورود به بازار که باید با استفاده هماهنگ از تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی باشد، تصمیم گیری دربارۀ لحظۀ خروج از بازار صرفاً با تحلیل نمودرها میسر می شود.

انعطاف و تطبیق پذیری در تحلیل های تکنیکی

یکی از بزرگترین مزیت هایی که تحلیل گران تکنیکی به تحلیل گران بنیادی دارند این است که تحلیل تکنیکی دارای قابلیت تطبیق پذیری و انعطافی است که این امکان را فراهم می آورد که بتوان از آن در حیطه های مختلف و یا نوسانات قوی بازار استفاده کرد. اصول و قواعد تحلیل تکنیکی قابل پیاده کردن روی انواع روش های مختلف معاملاتی است. تحلیل گران تکنیکی بر خلاف تحلیل گران بنیادی این توانایی را دارند که در بازارهای سهام و آتی نیز با موفقیت معامله کنند.

تحلیل تکنیکی این ظرفیت را دارد که بتوان از آن در الگوهای زمانی بزرگ تر که همواره بطور سنتی مورد توجه هستند هم استفاده کرد هرچند به اشتباه تصور می شود که این شیوه از تحلیل از این جهت محدودیت دارد.

پیش بینی اقتصادی

بازارهای آتی معمولاً به پیش بینی تغییرات در اقتصاد و تورم می پردازند. افزایش قیمت کالاهای اساسی به معنای رشد اقتصادی همراه با افزایش فشارهای تورمی است در حالیکه کاهش قیمت کالاهای اساسی کاملاً در جهت عکس است یعنی کندی رشد اقتصادی و کاهش تورم. طلا و نفت به همین شکل عمل می کنند. حتی بازارهای آتی ارزهای خارجی این قابلیت را دارند تا تصویری از چگونگی فضای حاکم بر تقاضای داخلی در اقتصادهای صاحب آن ارزها را ارائه دهند. این موضوع کاملاً مشهود است که روندها در بازارهای آتی پیش از آنکه در شاخص های سنتی اقتصادی در مقیاس سه ماهه یا ماهیانه بازتاب پیدا کنند، شکل می گیرند.